در شرایطی که کشور با چالشهای گوناگون اقتصادی، اجتماعی و سیاسی روبهروست، بیش از هر زمان دیگری نیازمند تمرکز بر نقاط قوت خود هستیم.
یکی از برجستهترین این نقاط قوت، نیروی انسانی کارآمد و نخبهگانی است که سالها با تلاش، دانش و تجربه به قلههای علمی و حرفهای رسیدهاند. این سرمایههای ارزشمند میتوانند همان کلیدهایی باشند که درهای بسته بحرانها را باز میکنند.
با این حال، آنچه امروز بهعنوان زنگ خطر باید شنیده شود، روند فزاینده خروج نخبگان از کشور است. دلایل این مهاجرتها کم نیستند: محدودیتهای ساختاری، بیتوجهی به شأن و جایگاه علمی و حرفهای آنان، فقدان بسترهای تصمیمسازی و تصمیمگیری برای مشارکت مؤثرشان، و در نهایت نبود مشوقهای کافی برای ماندن. نتیجه روشن است؛ سرمایههایی که میتوانند گرهگشای مشکلات باشند، در جستجوی فرصتهای بهتر راهی سرزمینهای دیگر میشوند.
اگر واقعاً باور داریم که عبور از بحرانها نیازمند تدبیر و خرد جمعی است، باید این سرمایههای انسانی را نه در حاشیه، بلکه در متن تصمیمسازیهای کلان کشور قرار دهیم. اعطای مشوقهای مادی و معنوی، ایجاد بسترهای واقعی برای حضور در فرآیند تصمیمگیری، و فراهمکردن فضای آزادی برای خلاقیت و نوآوری، نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی انکارناپذیر است.
امروز بیش از هر زمان دیگری باید بپذیریم که اتکا به سرمایه انسانی نخبه، یک سرمایهگذاری بلندمدت و تضمینکننده آینده کشور است. اگر میخواهیم در برابر بحرانها تابآور باشیم، باید به جای فرار مغزها، زمینهساز پرواز اندیشهها در همین خاک شویم.

نظر خود را ارسال کنید