هرجا تمرکز باشد، قدرت هم همانجاست.
این جمله ساده، یکی از عمیقترین قوانین نادیدهگرفتهشده زندگی فردی و اجتماعی ما را بیان میکند. آنچه به آن توجه میکنیم، بهتدریج بزرگتر میشود؛ چه یک فکر باشد، چه یک احساس، چه یک بحران و چه یک فرصت.
در دنیایی که هر روز با سیل اخبار، شبکههای اجتماعی و پیامهای متناقض روبهرو هستیم، تمرکز به منبعی کمیاب و بسیار ارزشمند تبدیل شده است. اما کمتر از خود میپرسیم: تمرکز ما دقیقاً کجا خرج میشود؟
روانشناسان معتقدند ذهن انسان مانند ذرهبین عمل میکند. وقتی نور خورشید از ذرهبین عبور میکند، میتواند حتی آتش ایجاد کند. ذهن نیز همینگونه است؛ تمرکز طولانیمدت بر یک موضوع، به آن انرژی، اهمیت و قدرت میدهد. به همین دلیل است که نگرانیهای کوچک، اگر دائماً در ذهن تکرار شوند، میتوانند به اضطرابهای بزرگ تبدیل شوند. در مقابل، توجه آگاهانه به توانمندیها، راهحلها و امیدها، مسیر رشد را هموار میکند.
در سطح اجتماعی نیز این قانون صادق است. جامعهای که تمرکز خود را صرفاً بر مشکلات، فساد یا ناکامیها میگذارد، ناخواسته همانها را تقویت میکند. این به معنای نادیدهگرفتن واقعیتها نیست، بلکه به معنای انتخاب هوشمندانه زاویه نگاه است. پرداختن به راهحلها، الگوهای موفق و ظرفیتهای پنهان، میتواند نیروی سازندهای ایجاد کند که از خود مشکل هم قدرتمندتر باشد.
نکته مهم اینجاست: تمرکز همیشه آگاهانه نیست. بسیاری از افراد بدون آنکه متوجه باشند، بخش بزرگی از انرژی ذهنی خود را صرف ترسها، مقایسهها و حسرتها میکنند. در چنین شرایطی، قدرت ذهن بهجای ساختن، صرف فرسایش میشود.
تمرکز آگاهانه یک مهارت است؛ مهارتی که میتوان آن را تمرین داد. با پرسیدن یک سؤال ساده میتوان آغاز کرد:
«الان دارم به چه چیزی قدرت میدهم؟»
پاسخ این سؤال میتواند مسیر یک روز، یک تصمیم یا حتی یک زندگی را تغییر دهد. زیرا در نهایت، آنچه آینده ما را میسازد، نه فقط شرایط بیرونی، بلکه جهت تمرکز درونی ماست.

نظر خود را ارسال کنید