روزنامه اتحاد ملت

“رئیسی” اصلاح طلب تر از مدعیان اصلاح طلبی

 

پویا وکیلی
سالهاست دو جناح به اسم های اصولگرا و اصلاح طلب در سپهر سیاسی کشور خودنمایی می کنند.
اینکه با چه شاخص های عملی می توان فهمید که چه کسی اصولگراست و چه کسی اصلاح طلب است سوالی است که شاید کمتر به آن پرداخته شده است.
آیا به صرف اینکه فردی بیان کند من اصولگرا هستم و یا اصلاح طلب کافی می باشد و یا اینکه این میزان باورهای افراد به مبانی این دو گفتمان،نشان دهنده اصلاح طلب بودن و یا اصولگرایی بودن است.

در طول این سالیان چه بسیار کسانی که با تابلوی اصلاح طلبی وارد قدرت شدند ولی عملکردشان نشان از نگاهی بسته و محدود داشت. خود را همیشه در مسند قضاوت کننده میدیدند و در مقابل تاب و توان اینکه در معرض قضاوت قرار گیرند را نداشتند.پایبندی این گروه از افراد به اصلاحات فقط در شعارهای زیبا و فریبنده خلاصه شده بود. شعارهایی که خودشان ذره ای به آنها باور ندارند و باور آنان تا جایی است که منافع شان تامین شود و فراتر از آن را بر نمی تابند.اگر کسی آنان را مورد نقد قرار دهد با گاردهای روشنفکری هزاران وصله ناجور به منتقد می چسپانند و فضای نقد را از منتقد می گیرند.
اساسا در این برهه تنها دستگاهی که در آن بوی اصلاحات به مشام رسید دستگاه قضا بود. هر چند در راس آن آیت الله رئیسی که با نماد اصولگرایی شناخته شده است ولی در عمل نشان داد او اصلاح طلب واقعی ست. اصلاح طلبی که، در بدو ورود به قوه قضاییه اصلاحات را در درون این قوه شروع کرد. اساسا می توان گفت رئیسی توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی و همینطور عدالت را با هم در عمل به اجرا درآورد.

همانطور که رئیسی اصولگرا، عملکردش اصلاح طلبانه تر از گروهی است که شعار اصلاح سر می دهند، در مقابل نیز اصلاح طلبانی هستند که بدون سر دادن شعارهای اصولگرایی ولی در عمل از برخی دیگر که ندای ولایتمداریشان گوش فلک را کر کرده است به مراتب ولایت پذیرتر هستند.

تا زمانی که جامعه دچار صورت بینی و ظاهر بینی است و معنا هیچ جایگاهی ندارد، همه اندیشه اصلاح طلبی در پیراهن سبز پوشیدن خلاصه می شود و سنجش اصولگرایی در ریش و تسبیه و همینطور نام بردن از عناوینی همچون رهبری،نظام،دین و… خواهد بود. حاجت به گفتن نیست که نتیجه صورت بینی، تمایل افراد به ریاکاری در جامعه خواهد بود.
هر چند که در هر دوطیف کسانی هم هستند که به آنچه که می گویند پایبند هستند ولی چند صباحی است که تشنه گان قدرت حاضرند نقش های متنوعی را برای خود انتخاب کنند تا به مطامع شخصی خویش دست پیدا کنند.
اگر خاطرمان باشد قبل از اینکه آذری جهرمی در کسوت وزارت قرار گیرد طیف زیادی از اصلاح طلبان هر وصله ناجوری را به ایشان نسبت می دادند ولی در نهایت مشخص شد جهرمی از آنان که بر ایشان می شوریدند اصلاح طلب تر و شجاع تر بوده است.
اینک نیز رئیسی در این مدت کوتاه در قوه قضاییه نشان داد فرقش با برخی از مدعیان اصلاح طلب در این است که شعارهای اصلاح طلبانه نداد ولی در عمل نشان داد که از آنان اصلاح طلب تر است.
رئیسی شعار توسعه اقتصادی نداد ولی گویا قوه قضاییه در حوزه صنعت موفق تر از خودِ دولت عمل کرده است و در به حرکت آوردن چرخه های صنعت بسیار تلاش می کند. در نهایت رئیسی دیوار بزرگ قوه قضاییه را شکست تا کسی نتواند در پشت این دیوار مصونیت برای خود ایجاد کند و این هم نشان از تفکر اصلاح طلبانه ایشان دارد و هم از عدالت او.
امید است چنین تفکر نه در قوه قضاییه بلکه در تمامی قوا و در نهادهای دیگر نیز رشد نمو داشته باشد.

به اشتراک بگذارید

بر چسب ها

مهدی

شنبه , ۸ خرداد ۱۴۰۰

عالی بود

 نظر خود را ارسال کنید

 * 
 * 
 * 
تصویر امنیتی :  *  captcha