گزارشی در مورخ یکشنبه مورخ ۲ دی ۹۷ با تیتر” تخریب بعد از مرگ با ترفند هاشمی زنده است ” در روزنامه اتحاد ملت منتشر شد که واکنش سازندگان این مستند را در پی داشت.ضمنا مدیرکل دفتر شبکه نمایش خانگی،مستند و کوتاه سازمان سینمایی اعلام کرد: مستند « هاشمی زنده است » به کارگردانی علی طادی فاقد هرگونه مجوز ساخت و نمایش است.
جوابیه سازندگان این مستند بدون مجوز به شرح زیر است؛پیرو گزارشی که روز یکشنبه مورخ ۲ دی ۹۷ با عنوان تخریب بعد از مرگ با ترفند هاشمی زنده است در صفحه ی اول روزنامه اتحاد ملت منتشر شد که حاوی مطالب کذب و نسبت های ناروابه تولیدکنندگان مستند « هاشمی زنده است » بود؛ مقتضی است جوابیه ی ذیل را به استناد ماده ۲۳ قانون مطبوعات کشور در آن روزنامه درج نمایید:تاریخ پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی آبستن حوادث گوناگونی است حوادثی که نمایان نمودن آن به شکلی حقیقی و به دورازسیاست زدگی ضروری است.
اکنون در این مقطع از تاریخ انقلاب مقدس اسلامی و با توجه به ضرورت بصیرت بخشی برای گذر ازبحران، مستند «هاشمی زنده است »، زنگ هشداری برای کسانی است که درصدد تحریف تاریخ معاصر انقلاب هستند. همین هشدار، اسباب نگرانی و تکدر خاطر جریانات خاصی را فراهم آورده و فعالان رسانه ای این جریان در فرایند یکپارچه مطبوعاتی نسبت به تخریب متن و محتوای آن اقدام کرد ه اند. مرکز مستند سفیرفیلم در پاسخ به شبهاتی که توسط رسانه ها و اشخاص وابسته به جریان مذکور پیرامون این مستند شکل گرفته است در شش سرفصل به پاسخ پیرامون این اتهامات میپردازد:
۱٫سنگرگیری پشت امام امت آقای هاشمی ادعا کرد ه اند که: «سازندگان فیلم قصد اهانت به بنیانگذار جمهوری اسلامی دارند » و نیز گفته اند: «عده ای تلاش میکنند با مسخره کردن سخنان امام خمینی بگویند اصل جمهوری اسلامی از اهداف خود منحر ف شده است! » و اینچنین سعی کرد ه اند پشت حضرت امام سنگر بگیرند. آیا مرحوم هاشمی اصل جمهوری اسلامی بوده است که انحراف ایشان انحراف جمهوری اسلامی باشد؟ و آیا عبارت امام خمینی در وصف آقای هاشمی چک سفید امضا بوده است که ایشان هیچگاه مرتکب خطا و انحراف نخواهند شد؟ مگر حضرت امام نفرمودند که ملاک حال فعلی افراد است؟ البته ادعاهای ای نچنین از سوی خانواد ه ی هاشمی مسبوق به سابقه بوده و جای تعجب ندارد.
۲-تفکر میلیاردی و هزینه های میلیاردی از قول آقای محمد هاشمی نقل شده است که: «با هزینه هایی که امروز ساخت فیلم دارد، یقیناً میلیاردها تومان برای چنین فیلمی هزینه شده است. » و ظاهراً بنا بر نقل روزنامه همشهری برآورد نجومی ۲۰ میلیارد تومان داشت ه اند! اهالی فن اعداد و ارقام بازار فیلم مستند را میدانند و مشخص است که هزینه ی ساخت مستند آرشیوی از یک دهم آنچه جناب هاشمی گفته اند نیز بسیارکمتر است. بااینحال اگر به ایشان حسن ظن داشته باشیم، بایدبگوییم که «آقای هاشمی! به شما گران فروخت هاند.»
۳-مسئول سابق آرشیو، منتقد عملکرد آرشیوآقای محمد هاشمی از عدم دسترسی مستندسازان به آرشیوصداوسیما سخن گفته اند و تلویحا پرسیده اند که چگونه از آرشیو صداوسیما در این مستند استفاده شده است؟ خوب است توضیح دهند که ایشان طی ده سال تصدی پست ریاست سازمان صداوسیما چه اقدام مؤثری برای دسترسی تولیدکنندگان مستقل به آرشیو سازمان صورت داده اند و برادر مرحومشان به ویژه در دوران سازندگی با معدود روزنامه های منتقد چه کردند؟در سا لهای اخیر مستندهای فراوانی در شبکه های ضدانقلاب از قبیل « بی بی سی » و «من و تو » با استفاده از منابع آرشیوی صداوسیما تولید شده است که همگی درصدد تطهیر حکومت پهلوی و تخریب دستاوردهای انقلاب اسلامی بوده، ولی هیچگاه صدای اعتراضی از آقایان و خانواده ی مرحوم هاشمی شنیده نشد که چگونه این تصاویر در اختیار افراد معلومالحال قرارگرفته است؟
۴-آرزوهایی که با عملکرد تطبیق نداشت آقای محسن هاشمی ابراز داشته اند که آرزوی مرحوم هاشمی حذف فقر و ایجاد رفاه برای مردم بوده است و این چنین وانمود کرده اند که این مسیر در دولت سازندگی آغاز، ولی در دولت های بعدی منحرف شده است. متأسفانه آنچه از عملکرد آقای هاشمی به خصوص در دوران سازندگی بر جا مانده است چندان تناسبی با این اهداف و آرزوها ندارد، هرچند ما به نیات آن مرحوم دسترسی نداریم. آیا توسعه ی بی قاعده ی مناطق آزاد، افزایش بی رویه ی واردات و تورم ۴۹ درصدی منجر به رفع فقر و ایجاد رفاه برای عموم مردم شد؟ یا برعکس به فاصله ی طبقاتی دامن زد؟ آیا له شدن مستضعفان -همان اقشار آسیب پذیر- زیر چرخ های توسعه رفاه مورد نظر ایشان است؟ قطعاً آقای محسن هاشمی به عنوان رئیس بازرسی ویژه ریاست جمهوری دولت پدرشان اعتراض های مردمی سال های ابتدایی دهه ی ۷۰ در شهرهای اسلام شهر و مشهد و … را خوب به خاطر دارند و تصدیق میکنند که بسیاری از آنها ناشی از مشکلات معیشتی مردم بود.
۵-ادامه مسیر دولت سازندگی در برخورد با رسانه ها یکی از انتقادهای پرتکرار مخاطبان مستند « هاشمی زنده است » این بوده که چرا از نقاط حساس زندگی شخصی و سیاسی آقای هاشمی عبور کرده اید و به آنها نپرداخته اید؟ چرا از مک فارلین نگفته اید؟ چرا به وضعیت فرهنگی دوران سازندگی و فضای بسته ی سیاسی آن سالها نپرداخته اید؟ چرا از نقش فرزندان آقای هاشمی عبور کرده اید و از تعامل آنها با پدر و حضور پرحاشیه شان در صحنه های سیاسی و اقتصادی سالهای پس از جنگ عبورکرده اید؟ با این وجود آقای محسن هاشمی تولیدکنندگان این اثر را به سودای محبوبیت متهم میکنند و این مایه ی تعجب است. ایشان به عنوان مسئول انتشارات معارف انقلاب اسلامی (ناشرخاطرات آقای هاشمی) بهتر از هر شخص دیگری میدانند که بخش زیادی از مستند حاضر، مستند به خاطرات آن مرحوم است و طبیعتاً نباید انتظار این را داشته باشند که روایت زندگی و افکار مرحوم هاشمی توسط مستندسازان مستقل و نه سفارشی، کاملاًمنطبق باسلیقه دفتر حفظ و نشر آثار ایشان باشد. آیا بهتر نیست که تنوع روایات و دیدگاه ها را بپذیریم و اجازه دهیم تا مخاطبان خود درباره ی صحت و سقم تحلیل ها قضاوت کنند؟
۶- گفتگو، بهترین شیوه رفع ابهامات رسانه های زنجیره ای به نقل از خانواده مرحوم هاشمی مستند را به دروغگویی متهم کرده اند. کدام یک دروغ است؟ نماز جمعه های دهه ی ۶۰ ؟ تورم ۴۹ درصدی دوران سازندگی؟ استقراض های خارجی؟ سدها و پل ها و جاده ها و سایر فعالیت های عمرانی سردار سازندگی؟ سر برآوردن اشرافی گری بعد از جنگ؟ کتاب عالیجناب سرخپوش؟ نیرنگ خوردن از بوش پدر؟ هاشمی۲۰۰۵ ؟ کدام دروغ است؟!
به نظر میرسد کمترین اثر مثبت این مستند نمایان ساختن نیاز مبرم فعالین سیاسی و خانواده های ایشان به تغییر نگرش است. تغییر نگرش از برخورد چکشی و متهم سازی همه منتقدان که مهر تائیدی بر عنوان مستند حاضر است، به رویکردی که گفتگو و تعامل سازنده را راهکار حل مشکلات و کنار گذاشتن اختلاف نظر ها بداند.
نظر خود را ارسال کنید