از جدایی تا اتحاد
(قسمت دوم)
به قلم پویا وکیلی
مدتی است که موضوعاتی از قبیل فیزیک کوانتوم در رسانه های مجازی بیش از پیش به چشم می خورد.
اینکه همه چیز انرژی است و همانند تار عنکبوتی در هم تنیده، از خصوصیات بارز فیزیک کوانتوم است.
کوانتوم امروز از ذهن و آگاهی بیش از هر چیز دیگر بحث به میان می آورد ، رهاورد این فیزیک اتحاد و یکی بودن است،
اما در سوی دیگر فیزیک نیوتن از جدایی بحث به میان می آورد و همین جدایی در رفتار انسانها نیز به گونه ای خودنمایی میکند .
پیام فیزیک کوانتوم اصل اتحاد و یکی بودن است و رهاوردش تعاون و همکاری می باشد.
این پیام گویای قانونی از طبیعت است که بر اساس اصول همکاری بنا شده است نه اصل رقابت!
در جهان امروز درست است که بیشتر رنگ رقابت در آن شدت گرفته و اصل اتحاد و تعاون در پایین ترین سطح خود قرار دارد ولی باز روزنه هایی از این یکی بودن نیز به چشم می خورد.
فیزیک کوانتوم می گوید؛
آگاهی واقعیت زندگی را می سازد ،یعنی با تغییر آگاهی دنیای جدیدی ساخته می شود.
در نتیجه اگر بخواهیم آگاهی خود را از روی کمبود منابع برداریم، میتوانیم فراوانی را شاهد باشیم.
چرا که این آگاهی است که واقعیت را رقم می زند.
همان گونه که دانشمندان زیادی هر بار که کوچکترین ذره ای را مشاهده می کردند و به خیال خود به مرز ها دست پیدا کردند ولی با آمدن دستگاه های جدید پی می بردند که باز در پشت آن مرز ها، مرزهای دیگری نیز وجود دارند و در نهایت گروهی دریافتند که مشاهده گر ها هر چه با دستگاه های پیشرفته تری به دنبال ذرات بنیادی تری باشند همین مشاهده در حال خلق کردن مرزهای جدیدی است .
پس ما با هر مشاهده جدید مرز جدیدی را در می یابیم ،
بنابراین انسان نمیتواند هیچ گاه به مرزهای نامحدود دست یابد تا زمانی که مشاهده را متوقف کند.
نظر خود را ارسال کنید